گــونه های خیس از آن شماست
عشق هم پیوسته مهمان شماست
آسمان در حیرت خود مانده است
وسعت یک آسمان جان شماست
تیله های چشمتان سرشار خون
عاشقی در خون جوشان شماست
حسرت یک حرف دل از آن ماست
عین و شین در قاف قربان شماست
کار طـو فـان با تلاطـم حـاصل
جزر و مد اشـک چشمان شماست
کاش می شد جمله ای زیبا نوشت
جمله ای زیبــا که شایان شماست
فرهاد مرادی
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 801
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0